حسین سالار قلبها
در عصر کنونی که غبار مادیت ، چهره ی انسایت را تیره ساخته و بند بردگی ،گرده ی بشریت مظلوم را فشرده ، در بازار تمدن صنعتی ، کالای معنویت ، ارزش خویش را از دست داده و در این میان ، شخصیت و والایی های زن ، بیش از همه خسارت دیده است. انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) توجهات بشری را به خود معطوف داشت و با نوآوری های امید بخش در جهت رهایی و رشد شخصیت زن ، چراغ امید را در عمق جان ها روشن کرد. امام با آگاهی از روح حاکم بر احکام و حقوق اسلامی زنان ، توجه جهانیان را جلب کرد و در زمینه های مختلف ، جامعه را هدایت نمود. احکام اسلام را بر اساس واقع نگری دنیوی و اخروی بیان کرده و به ما آموخت که فلسفه ی احکام ، اصولاً این است که اطراف و حواشی انسان را در نظر می گیرد و با تکیه بر جغرافیای دین ، افکار بشری را طوری مهندسی می کند که مسیر برای راه یابی به سعادت انسانی هموار گردد. در این راستا زنان برای برخورداری از زندگی سالم و صالح و حضور فعال در جامعه نیازمند اطمینان و امنیت اند و این امنیت جز در سایه ی معنویت تأمین نخواهد شد. طی 50 سال اخیر که حرکت های فمینیستی رخ داده ، عمدتاً با ضد و نقیض انجام شده ولی حقوق و قوانین حیات بخش اسلام پس از 1400 سال فراز و نشیب ها و افت و خیزها نشان داده است که انسان در جامعه ی دینی احساس آرامش و رضایت دارد ولی جوامع غربی فاقد آن هستند. از جمله قراردادهایی که انسان برای خودش فرض کرده ، نوع پوشش است به گونه ایی که حجاب ، پاسداری از عفت عمومی و کرامت زنان است و چون مبتنی بر آموزه های دینی است ما را به سمت سعادت می برد. اگر قرار است زن در اجتماع حضور پیدا کند و در امان و اطمینان باشد ، باید در هاله ایی از عفاف قرار بگیرد. صورت مسأله ای خشونت در کشورهای غربی این است که زن وقتی اندام خود را در معرض دید قرار میدهد در معرض خطر هم قرار می گیرد. اسلام برای حضور زن در اجتماع ،راهکار نشان داده تا بدون عارضه ی جذب و انجذاب زن و مرد که موجب عوارض جنبی می شود و برای این که حضور انسانی فارغ از دید و نگرش حیوانی باشد ، حجاب را به عنوان پوشش قاعده مند مطرح کرده است. حجاب ، ضریب ایمنی و اطمینان اجتماعی را بالا می برد و زنان به راحتی می توانند تحصیل کنند ، علم شان را بالا ببرند و فرهنگ و سیاست شان را ارتقاء دهند. جامعه ، بستر تکامل انسان است و محیط هم روی انسان اثر می گذارد. محیط فرهنگی و اجتماعی هیچ گاه فردی نیست پس باید از دید اجتماعی به آن نگریست و مسائل اجتماعی نیز به دولت و حاکمیت مربوط است و هر دولتی بر اساس بنیان های فکری خویش روی جامعه اثر می گذارد و حجاب ، یک نماد اعتقادی و فرهنگی است که روی جامعه اثر دارد. با عنایت به این که حجاب یک مسجد و یک عبادتگاه است پس می تواند باعث زیباسازی و بهداشت خانوادگی و اجتماعی گردد. بنابر این حجاب فراتر از مسأله ی شخصی و از وظایف حاکمیت است ، چرا که سالم سازی فضای جامعه را به عهده دارد و هر چه به سالم سازی اجتماعی کمک کند ، حکومت را وادار می کند که با مسئولیت پذیری استفاده نماید. محیط اجتماعی سالم زمینه ساز حضور فعال زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی و در سطوح تصمیم گیری های مهم و مؤثر جهانی است و این مهم فراهم نمی گردد مگر با بهره گیری از کتاب آسمانی قرآن کریم و پیاده نمودن قوانین حیات بخش اسلام در متن جامعه. به علاوه عنصر اخلاقی حجاب مبتنی بر دین است ، مثلاًخانمی که خود را با حجاب آراسته ، به بی حیایی و بی عفتی متهم نمی شود و این دارای ریشه های فطری است. اشتباهی که در بحث حجاب به وجود آمد و آن را در معرض هجوم فرهنگی قرار داد ، محدودیت های سلیقه ایی بود که باعث شد بحث حجاب را دچار مشکل کند و الا محجبه زن این نیست که در معرض دید و سنجش جامعه قرار بگیرد و موضوع اصلی در مسأله ی حجاب بحث عفت و معنویت زن در زوایای مختلف است که این را باید در روشهای تربیتی لحاظ نمود. نمود بیرونی حکایت از اعتقاد درونی دارد و کاشف از باطن است. دل پاک ، عمل پاک در پی دارد. جمال باطن را زیبا کردن موجب جلوه ی جمال ظاهری می شود. زیبا نمایی و جلوه خواهی جزء روحیات و گرایش طبیعی و گریز ناپذیر زنان است به گونه ایی که بخشی از بازی دختران در کودکی ، زیبا جلوه دادن و خودنمایی است ولی این احساس که ضروری نیز هست و موجب گرم کردن خانواده و رونق بخش حیات مادی انسانهاست باید هدایت یافته و مهار شده در خانواده باشد تا اثرات مطلوب آن در جامعه مورد بهره برداری قرار گیرد و الا در صورتی که کنترل نشود حیات معنوی انسان ها را دچار زوال و نابودی قرار می دهد ، بنابر این جلوه ی ظاهری نباید به جلوه ی باطنی ضرر وارد کند. پوشش ، ضرورت جامعه ی متمدن است و حجاب اسلامی بر همین اساس پایه ریزی شده است. اسلام فقط اصول حاکم بر پوشش را تعیین کرده است. لباس نباید تبرج داشته باشد که موجب جلب توجه شود مثلاً تنگ ، کوتاه یا پر زرق و برق بودن مصداق تبرج است. خدا می فرماید :« و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی» و در مقابل ،می فرماید :« لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ید نین علیهن من جلابیهن» جلباب یعنی تن پوش کامل که بدن را تماماً به غیر از صورت و دستها تا مچ ، می پوشاند. تبرج یعنی زن ، خودش را در معرض دید نامحرم قرار بدهد که می شود جاهلیت اولی. امام خمینی (ره) در عصر و زمانی ظهور کرد که اتفاقات جدید در دنیا به روز بود ، از جمله ابعاد و امواج برابری خواهی به ایران و خاورمیانه و کشورهای اسلامی رسیده و در ایران در خصوص آوردن زنان به عرصه ی سیاست و اجتماع تأثیر گذاشته بود. نکته جالب این است که انتظار می رفت در نظام اسلامی ، زنان کنار گذاشته شوند ولی برعکس ، در نظام اسلامی زنان از انزوا در آمدند. اشرف پهلوی در کتاب «نگاهی در آینه» می گوید :« من وقتی از ترکنستان برگشتم و مجبور شدم مسیر فرودگاه تا کاخ را با هلی کوپتر طی کنم ، دیدم خانمها با حجاب جمع شده اند ، فهمیدم که این همه زحمت کشیدیم ولی نتیجه ی نامیمونی داشته است.» او تصور می کرده ، زنان را برای حضور در جامعه به بی بند و باری و بی حجابی عادت داده اند ولی با تعجب مشاهده می کند زنان محجبه ، نقش آفرین و تأثیر گذار در امور اجتماعی و سیاسی هستند. در هر ملاقات سیاسی با محققان خارجی مشاهده می شود که علاقه ی فراوانی نسبت به آگاهی از وضعیت زنان ایران دارند و وقتی از قبولی چشمگیر زنان در کنکور سراسری دانشگاه ها مطلع شوند تعجب می کنند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، حضور بانوان در عرصه ی اجتماع بیشتر شد ، آن هم حضوری مؤثر در ابعاد مختلف زندگی ، نه مثل گذشته ، ظاهر فریب و پر تجمل و پر زرق و برق. گر چه درک این پدیده برای خارجی ها مشکل است که ببینند که زن هم حجاب دارد و هم سواد و فعالیت های سیاسی و اجتماعی ، زیرا گمان می کنند زن یا باید فعالیت اجتماعی داشته باشد و از سنت و دین جدا شود یا باید به سنت و دین پای بند و بی سواد و دور از اجتماع بماند. ما باید ذهنیت مردم دنیا را نسبت به موقعیت زن در ایران اصلاح کنیم. امروزه ما نوترین و جالب ترین حرف ها را برای گفتن داریم. اعظم حاجی عباسی (خواهر شهید مهدی حاجی عباسی)
By Ashoora.ir & Night Skin